قسمت دوم
واقعیت این تصنیف فریادی است که از انقلاب حرف میزند و این چیز کمی نیست و من میخواستم این فریاد گفته شود. در تمرین به شجریان گفتم این را باید بالا بخوانی، چون اگر پایین بخوانی بچهها نمیفهمند و حس و حال سرود را متوجه نمیشوند، موزیک را تا نواختیم شجریان خواست بم بخواند، اما من خودم با کوک بالا یک دفعه شروع کردم به خواندن. شجریان آنقدر خندید که از روی صندلی افتاد و گفت این چه صدایی است تو در میآوری؟ گفتم خب تو نمیخوانی و من مجبورم بگویم آقا اینجور بخوان و فریاد بزن، چون این شعر و آهنگ و آواز یک فریادی خاص دارد، ایران ای سرای امید، بر بامت سپیده دمید...»
با آغاز جنگ تحمیلی، ساز «محمدرضا لطفی» هم رنگ و بوی جنگ به خود گرفت: «در همان زمان چند آهنگ برای جبهه ساختم که دو آهنگ آن را شهرام ناظری خواند، وقتی در اهواز به جبهه رفتم و میخواستم آن حال و هوا را از نزدیک ببینم، در اهواز 5ـ6نفر بیشتر در شهر دیده نمیشدند. یک ساندویچفروشی هم بود که فقط برای همان افراد کالباس و ساندویچ داشت و اگر کسی آنها را میخرید دیگر در شهر غذا هم نبود، بعد رفتیم که آنجا را ببینیم و در اهواز کنسرت بگذارم، در این باره با شجریان هم صحبت کردم، او هم به اجرای چنین کنسرتی در اهواز راضی بود. سپس به دفتر تبلیغات اسلامی اهواز رفتم که یک اتاق کوچکی داشت و فقط یک آدم در آن بود، دیدم که فقط همین یک نفر اینجاست، وقتی با او در این باره صحبت کردم، خیلی خوشحال شد و گفت کی میخواهید این کنسرت را اجرا کنید، همین هفته؟
چون وضعیت بسیار بحرانی بود و احتیاج به روحیه داشتند، گفتم نه، ما که برویم تهران بعد میآییم و این کار را انجام میدهیم، کنسرت اجرا نشد، اما آهنگی را ساختم که شعرش از مشفق کاشانی بود و شهرام ناظری هم یک بیت وسطش را خوانده بود و ما این نوار را بعد از برگشتنمان از اهواز اجرا و ضبط کردیم، اما صدا و سیما به دلایل خاص خودش حاضر به پخش آن نشد، آخر سر هم آقای مشفق به هویزه رفت، من گفتم تو که میروی این کاست را به رادیو محلی آنجا بده تا پخش کنند چون اهواز در مرکز جنگ قرار دارد و آنها بهتر میفهمند داستان و حکایت این اثر چیست.
خلاصه آقای مشفق که کاست را به رادیو اهواز برد، فوراً به روی آنتن رادیو رفت و صبح تا شب آنرا پخش میکردند. بعد از 5ـ6ماه مسؤولان وقت در تهران وقتی دیدند رادیو اهواز مرتب آنرا پخش میکند. اینها هم شروع کردند به پخش آن اثر، آن موقع مقام معظم رهبری، اگر اشتباه نکنم مسؤولیتی در جهاد سازندگی داشتند و امام جمعه تهران هم بودند، بنده نامهای به ایشان نوشتم که دستور دهند از کنسرت ما حمایت کنند و تمامی حکایتها را برای ایشان نوشتم، اتفاقاً یادم هست زیر همان نامه خطاب به رئیس دانشگاه تهران نوشتند که اقدام کنند.»
او در گفتگو با کیهان فرهنگی خاطرهای از روزهای جبهه و شهید شدن یکی از رفقایش میگوید:
«یکی از دوستان ما در همان سفر با شهید چمران شهید شد، اول 5نفر بودیم، آقایی که رئیس موزه هنر معاصر بود، آقای ناصر پلنگی و دو نفر دانشجو هم بودند، خودم هم که رانندگی میکردم یک دفعه یکی از این هواپیماهای توپولف پایین آمد، گفتم بچهها کارمان تمام شد، اما با فاصله شاید کمتر از 10متری از بالای ماشین ما بیصدا رد شد، من بچگی اهواز رفته بودم و میدانستم به خرمشهر که میرسی باید بپیچی سمت چپ تا بروید روی پل و به سمت اهواز حرکت کنید و جاده را تقریباً میشناختم اما در آن شرایط جنگی که رفتم آنهم با ماشین صدا و سیما، ماشین ما را که دیدند ما را به گذرگاهی هدایت کردند و گفتند بفرمایید، پس از دقایقی از بچهها پرسیدم که راستی چرا ما را از این گذرگاه فرستادند، در حین رانندگی که بودم میدیدیم که تمام تانکها و مسلسلهای سنگین را استتار کردهاند و با برگ و توری آنها را پوشاندهاند، بعد گفتیم که راستی چرا اینها را اینجا گذاشتهاند، یک کیلومتری که حرکت کردیم دیدیم صدای مسلسلی میآید که ما را نشانه گرفته، ما هم تمام ماشین را با گل استتار کرده بودیم و فقط یک سوراخ روی شیشه آن گذاشته بودیم، در همان هنگام با ماشین رفتیم توی کرت پایین کنار جاده و بچهها از ماشین پریدند بیرون و سینهخیز به پشت ماشین آمدند، دیدیم فرصت ماندن نیست و مسلسل هم امان نمیداد، به بچهها گفتم من دور میزنم. فقط شما باید سریعاً بخوابید کف ماشین، چون در موقعیتی قرار گرفتیم که تقریباً از دید مسلسلچی پنهان بودیم و خلاصه فوراً از تیررس دشمن دور شدیم، بعد متوجه شدیم که خرمشهر و پل خرمشهر را هم عراقیها تصرف کردهاند و ما داشتیم به طرف دشمن حرکت میکردیم بعد که به عقب برگشتیم خودیها ما را گرفتند و گفتند شما کی هستید! چون ما از طرف دشمن میآمدیم، ما هم گفتیمای بابا ما باید بگوییم شما کی هستید، حال شما از ما میپرسید؟! یکی از آنها که ما را میشناخت گفت والا ما فکر کردیم شما از رادیو تلویزیون آمدهاید و میخواهید برای فیلمبرداری بروید، ما هم گفتیم که شما حداقل باید به ما میگفتید که اینجا مسیر دشمن است تا ما نمیرفتیم، اصلاً شاید ما دشمن بودیم، شما چرا حتی یک سؤال از ما نکردید که کی هستید و کجا میروید؟!
آن زمان اهواز موقعیت بسیار نامناسبی داشت، هواپیماهای عراقی هم هر شب آنجا را بمباران میکردند، خاطره آن ایام را هیچگاه فراموش نمیکنم، بچههای جهاد سازندگی بچههای فوقالعادهای بودند، یکی از بچههای فنی شبها میآمد و در هوای آزاد کنار ما مینشست و میگفت: خواهش میکنم برایم حرف بزنید، خیلی صادقانه عمل میکردند و خلوص نیتی قوی داشتند و واقعاً آدم تحت تأثیر آن همه صداقت و خلوص قرار میگرفت و ما هم آن احساسات پاک را میآوردیم و در عرصه موسیقی و همان شور حرکت و صداقت و اخلاص را با زبان شعر و موسیقی و آهنگ بیان میکردیم، اگر آثار موسیقایی آن زمان زیبایی، جذابیت و ماندگاری خاصی دارد برمیگردد به صداقت و خلوص نیتی که آن رزمندگان داشتند. همان حال و هوا روی ما هنرمندان هم اثر میگذاشت و به شکل ترانه و سرود بیرون میآمد.»
او به زودی بر سر تهیهی آلبوم «بیداد»، با «محمدرضا شجریان» دچار اختلاف شد و به همین دلیل، «شجریان» کار را نیمه تمام رها کرد. سعایت بدخواهان و حسادت برخی نسبت به موفقیت گروه چاوش باعث شد تا این گروه به دلیل اختلافات درونی و با جدا شدن «مشکاتیان» و «ناظری» از هم بپاشد.
در سال 64، «محمدرضا لطفی» برای یک سفر دو هفتهای عازم آمریکا شد، اما سرنوشت طوری پیش رفت که او 24 سال در ینگهدنیا ماندنی شد: «سال 1364به خارج رفتم و البته قرار بود 2هفته آنجا بمانم و برگردم، اما انگار قسمت ما این بود که آنجا بمانیم. چون در چرخهی کنسرتهای اروپایی و آمریکایی قرار گرفتم و بعد از 2سال دیگر شرایط زندگیام به گونهای شد که دیگر نمیتوانستم برگردم، بعداً که این مسأله را تحلیل کردم فهمیدم که این اتفاق رفتن به خارج باید برایم میافتاد. چون آنچه که در آمریکا و دربارهی فرهنگ و تمدن غرب دیدم و فهمیدم اگر در ایران بودم، آنطور آن را لمس نمیکردم. اصولاً غرب را در ایران یک طور دیگری میفهمیم، اما آنجا که هستی چون وارد مکانیزم آنها میشوی، یک جور دیگری آنها را میبینی و درک میکنی.»
البته اسکان «لطفی» در آمریکا فیزیکی ماند و روح استاد هیچگاه به طور کامل ساکن آمریکا نشد. از معماری خانهاش گرفته تا التزام به صحبت کردن به زبان فارسی، همه نشان میداد که او میخواهد ایرانی بماند. او خود در مورد حال و هوایش در آمریکا چنین میگوید: «در آمریکا که بودم حتی لحظهای از ایران بیاطلاع نبودم، تحلیلهای روزنامهها را میخواندم و از طرق مختلف در جریان مسایل ایران بودم، به یاد دارم که حدود 6یا 7سال پیش خانه خواهرزادهام میهمان بودم و صحبتهایی کردم که یکی از میهمانان گفت: انگار که اصلاً از ایران دور نبودهای چون همین حرفهای شما سخن روز است و در مجلس ایران و در فلان کمیسیون مطرح است، یعنی میخواهم بگویم آنجا هم که بودم از وطنم در تمام زمینههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غافل نبودم. بد نیست این را هم بگویم یکی از شاگردانم که 5سال در سوئیس مانده بود و پناهندگی گرفت پس از یک سال و نیم اقامت در خارج یک روز به من گفت که نمیدانم چرا نمیتوانم با ایرانیها ارتباط برقرار کنم! سن و سالش هم نصف من بود، به او گفتم؛ میدانی چرا، به این خاطر است که وقتی روز اول به اینجا آمدی کت و شلوار ایرانی پوشیده بودی و مشخص بود که کارمند یا حسابدار شرکتی هستی اما پس از دو سه ماه کفشات قرمز کتانی شد، یک کیف سوئیسی آبی و قرمز و یک چتر آبی هم به دست گرفتی و در این مدت کوتاه خیلی راحت تغییر کردی و سوئیس را پذیرفتی و حالا دیگر نمیتوانی از آن دل بکنی، اما من نپذیرفتم و موقت رفتم و برگشتم.»
استاد لطفی در آمریکا پیشنهادات زیادی برای تولید مشترک با نوازندگان مشهور داشت، اما خود در مورد علت نپذیرفتن این پیشنهادات میگوید: «از سال ها پیش زیاد پیشنهاد شد که کار مشترک انجام دهیم ولی معمولاً من در شرایطی نبودهام که بپذیرم؛ به این خاطر که در آن زمان همه کارهای با کیفیت در دست کمپانی ضد ایرانی MSI INTERNATIONAL بود و من مایل به همکاری با این کمپانی نبودم. یکبار حتی با من مذاکره هم شد، ولی پس از جواب رد، یک نوازندهی هندی جایگزین من شد. من بارها با افراد شناخته شدهی گروههای مطرح موسیقی تمرین و کار کردم و حتی ضبط هم شد، اما هیچ وقت منتشر نشد.» (گفتگو با سایت فرارو)
او در آمریکا مدتی هم ساکن جنگل میشود. خود در مورد این دوره چنین میگوید: «من 2سال هم در جنگلهای آمریکا زندگی کردم و خیلی اتفاقات برایم افتاد، چون میدانید که اصولاً قارهی آمریکا از نظر مسایل طبیعی یک قارهی وحشی است، بارانهای سیلآسا، رعد و برق و اتفاقات طبیعی آنجا غیرقابل تصور و کاملاً وحشی است، شاید باور نکنید ساعت 4صبح از خواب بیدار میشدم و میرفتم وسط جنگل و زیر باران بر روی یک درخت بریده اذان میدادم. با حضرت رسول اکرم (ص) هم یک رابطه خیلی عمیق دارم و همین مسائل است که انسان را به تکامل روحی میرساند.»
اما بالاخره طاقت استاد تمام میشود و تصمیم میگیرد بعد از 24 سال به ایران بازگردد:
«من در آمریکا، خانه و زندگی و وضعیت مجهز و خوبی داشتم، اما احساس کردم که در عرصهی هنر و موسیقی در ایران به حضور من نیاز است و وضعیت فرهنگی و موسیقایی ما به هم ریخته است و اینجا من میتوانم مفیدتر باشم تا آنجا، در عرض سه ماه تصمیم گرفتم به ایران بیایم و گفتم اینجا دیگر جای من نیست. باید به ایران بروم، اسباب و اثاثیههایم را بعداً بیاورید و دیگر بر نمیگردم! این احساس نیاز در حدود 10سال پیش وجود نداشت، اما دیدم که وضعیت این هنر کاملاً به هم ریخته و رابطهی نسل جدید هم دارد قطع میشود و اگر دیر بجنبم دیگر کار از کار گذشته و بعداً هم نمیتوانیم کاری کنیم... من زمانی که قرار شد از آمریکا به ایران بیایم، به خداوند گفتم تو مرا به اینجا آوردی و الآن هم مرا میفرستی ایران، خودت میبری و خودت هم میآوری، یعنی میخواهم بگویم که الان من این حالت را دارم و از نظر قلبی کاملاً تسلیم خداوندم.»
اما خالق نواهای ماندگار ایرانی در همین مدت که زندگی در غرب را تجربه کرد، ماهیت استعماری آن را خیلی خوب شناخت: «غرب از نفوذ فرهنگ و تمدنهای دیگر به داخل خود ترس و واهمه دارد. مثلاً اروپائیان حدود 400سال است که چشمان خود را بر روی سایر فرهنگها و تمدنهای غیر اروپایی و غیر آمریکایی بستهاند، آمریکا که دیگر ماشاءالله مردمش با تمدنهای بیرونی هیچ ارتباطی ندارند و کاملاً محدود و بستهاند، یعنی یک قارهی بستهای است و دوروبرشان هم کشورهایی که هستند همه بیریشهاند، اما اروپائیان حالا به خاطر مهاجرت مسلمانها بعد از جنگ جهانی دوم، اروپای شرقی و ترکیه مقداری با تمدن اسلامی ارتباط برقرار کرده و نزدیکتر شدهاند اما باز آنها هم از این ارتباط میترسند، چرا که 400سال آنها را از این ارتباط قطع کردند.»
این نوازندهی برجسته و سرشناس تار و سهتار بعد از بازگشت به ایران در دههی 80 شمسی، کانون شیدا را در تهران راه انداخت و برنامههای مختلفی با همراهی هنرجویانش اجرا کرد. اما دورهی دوم فعالیت کاری «استاد لطفی» در وطن خود، بیشتر به سبب مواضع انتقادیاش علیه «شجریان» و صحبتهای سیاسی او در سال 88 مشهور است. به خصوص گفتگوی او با نشریهی آسمان:
«شجریان از سال 57 و بعد از انقلاب تا امروز بالاترین حجم تولید و بیشترین و موفقترین کنسرتها را داشته است. اگر شجریان قبل از انقلاب یک دهم موسیقی تولید کرده بود، بعد از انقلاب صد در صد تولید داشته است. شخص آقای شجریان اگرچه مانند بسیاری از موسیقیدانها دچار مشکلاتی بوده ولی هیچوقت برنامههایش قطع نشده، آثارش منتشر شده، کنسرتهایش برگزار شده و همیشه مجوز گرفته است. اولین کنسرتهای این مملکت را در شهرستانها شخص شجریان برگزار کرده است. خود آقای خاتمی در زمان وزارتشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنسرت اصفهان شجریان حضور داشتند. امروز من شخصاً نمیفهمم شجریان به عنوان یک موزیسین موفق که این همه کنسرت داده و کار تولید کرده و آثارش در رادیو و تلویزیون پخش شده و بیش از 300 کنسرت خارج از کشور داشته، چرا اکنون اعتراض میکند؟ من این را نمیفهمم. یک وقت شما را برای سالیان دراز محروم کردهاند و با کلی بدبختی یک کنسرت برگزار میکنید و هزارگونه مشکل دارید و اعتراض میکنید؛ اگر چنین شخصی بخواهد بر روی این مسائل صحبت کند قابل فهم است.
ضمن اینکه من اصلا دوست ندارم هنرمندانمان تریبون خودشان را از داخل به خارج از کشور ببرند. به همین دلیل شخص من هرگز با بیبیسی مصاحبه نکردهام. با صدای آمریکا در طول 25 سال فعالیتم در خارج از کشور به طور مشروط مصاحبه کردهام. بیبیسی، صدای آمریکا، رادیو بینالمللی فرانسه و یا سایر رسانههای آنطرفی در 10 سال اخیر مواضع اپوزیسیون به ایران دارند و گاهی اوقات نیز کار را به براندازی حکومت نیز میکشانند. این را ما امروز به طور رسمی میدانیم و آخرین صحبتهای وزیر امور خارجه انگلستان همه موید این رویکرد آنها است. طبیعی است وقتی امروز رسانههای آنطرفی این امکان را به یک هنرمند میدهند تا بیاید در بیبیسی صحبت کند، حتماً باید در درجهی اول اپوزیسیون یا نیمچه اپوزیسیون باشد. من حق دارم دوست نداشته باشم به عنوان یک هنرمند در صدای آمریکا و بی بیسی انگلستان که به عنوان دو ارگان دولتی مشغول فعالیت هستند، حرف بزنم. من حتی اگر هزار مشکل در ایران داشته باشم، ترجیح نمیدهم هرگز در تریبونهایی که قصد اصلاح و کمک به مردم ایران را ندارند، همصدا شوم. این سلیقهی شخصی من است. ولی کسانی که این کار را میکنند اگر چه به آنها انتقاد دارم اما کار آنها را ممنوع نمیدانم. آنها زندگی و مسئولیت خودشان را دارند. ولی باید مسئولیت را فردی نبینند.»
او بعد از بازگشت به آمریکا بسیار با انگیزهتر از قبل فعالیت میکرد: «من 61سال سن دارم که بالاخره یک عمر مفید است و از ساعت هفت و نیم، هشت صبح تا هشت شب در مکتبخانه و مؤسسه آوای شیدا فعالیت مستمر دارم و فقط جمعهها آزادم و واقعاً مثل بولدوزر کار میکنم و کار میکنم تا نتایج آن دیده شود.» (کیهان فرهنگی)
لطفی که یکسال از بیماری سرطان رنج میبرد، طی ماههای گذشته چندبار در بیمارستان بستر شد. این موسیقدان بزرگ ایرانی بامداد روز جمعه 12 اردیبهشت دار فانی را وداع گفت، اما برای همیشه در حافظهی موسیقی این سرزمین باقی ماند.
از جمله آلبومهای محمدرضا لطفی میتوان به «به یاد عارف» (بیات ترک)، «چهره به چهره» (نوا)، «سپیده» (ماهور)، «چشمه نوش» (راست پنجگاه)، «جان جان» (سهگاه)، «معمای هستی» (شور)، «عشق داند» (ابوعطا)، «رمز عشق» (ماهور)، «گریه بید» (سهگاه-اصفهان)، «قافلهسالار» (نوا-راست پنجگاه)، «پرواز عشق» (سهگاه-اصفهان)، «خموشانه» (ابوعطا-بیات ترک)، «چهارگاه»، «به یاد درویش خان» (تکنوازی سهتار)، «یادواره استاد نورعلی برومند» (گروه همنوازان شیدا، دستگاه شور)، «همیشه در میان» (بداهه نوازی تار و سهتار در شور و دشتی)، «بال در بال» (شعر و موسیقی با ه.ا.سایه)، «تنها یک خاطره» (بداهه نوازی تار و سنتور همراه با فرامرز پایور)، «وطنم ایران» (اجرای گروه همنوازان شیدا، 1387) و «ای عاشقان» (اجرای گروه همنوازان شیدا در بیات اصفهان, 1388) اشاره کرد. (خبرآنلاین)
منبع: مشرق نیوز
انبارلویی ضمن تشکر از حسن تدبیر قوه قضائیه:
عوامل فتنه در جرم خصوصی مرتکب قتل شدند/نظام جمهوری اسلامی از جرم خصوصی عوامل فتنه نمیگذرد
مسئول سیاسی حزب موتلفه اسلامی گفت: در جرم خصوصی عوامل فتنه مرتکب قتل شدند و اگر نظام جمهوری اسلامی از جرم عمومی آنها گذشت کند از جرم خصوصی آنان نمیگذرد.
"محمدکاظم انبارلویی" در گفتگو با خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران ضمن تشکر از حسن تدبیر مسئولان قضایی کشور در محاکمه 4 نفر از محکومین فتنه 88، اظهار داشت: محاکمه غیابی عوامل فتنه و قطعی کردن جرایم و مجازات آنان دیگر اجازه نمیدهد که زمانی هوس ورود به ایران را داشته باشند و یا اگر داشته باشند، پاسخگوی جرایم خود باشند.
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی جرایم فتنه 88 را در دو دسته جرم خصوصی و عمومی ارزیابی کرد و گفت: در جرم خصوصی عوامل فتنه مرتکب قتل شدند و اگر نظام جمهوری اسلامی از جرم عمومی آنها گذشت کند از جرم خصوصی آنان نمیگذرد.
وی ادامه داد: در جرایم عمومی آنها پیوندشان با سرویسهای امنیتی و جاسوسی اروپا و آمریکا یک شورش علیه جمهوریت نظام بود که با تدبیر "رهبری معظم انقلاب" و صبوری ملت سرکوب شد.
مسئول سیاسی حزب موتلفه اسلامی با بیان این که هدف عوامل فتنه سقوط اقتدار ملی بود، افزود: برخی از این عوامل فتنه در اروپا و آمریکا رفته و به مقامات آنان میگفتند ایران را تحریم و تهدید کنید حتی رسما به استخدام رسانههای اهریمنی دشمن درآمده و هم اکنون نیز تعدادی از آنان در بی بی سی، رادیو آمریکا و رسانههای معاند با انقلاب استخدام شدهاند.
انبارلویی اضافه کرد: برخی از این عوامل فتنه پناهنده و برخی به دنبال فرصت برای بازگشت به ایران هستند اما به دلیل حضور نداشتن در ایران مورد محاکمه قرار نگرفته بودند لذا این اقدام درست قوه قضاییه و محاکمه غیابی آنها اتفاق خوبی بود.
وی با اشاره به اصلاح طلبانی که حرف از عفو و گذشت این عوامل میزنند، بیان داشت: صحبت آنان از عفو و بخشش خود گواه مجرمیت آنان است بنابراین بایستی رسما به اشتباهات خود معترف باشند چراکه در این آشوب حدود 20 نفر به شهادت رسیدند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه محکومین فتنه نباید بدون اعتراف به جرایم، حرف از عفو و بخشش بزنند، خطاب به ادعای طلبکارانه برخی از آنان که میگویند "ما باید نظام و مردم را ببخشیم" یادآور شد: شما در جایگاهی نیستید که این حرف را بزنید چرا که مجرم بوده و باید مکافات جرمی را که مرتکب شدهاید بکشید.
باشگاه خبرنگاران
|
دوشنبه 93/2/8 ساعت 11:22 عصر | نوشته شده به دست
reza
| ( نظرات )
|
اژهای: مردم در طومار بلند خود درخواست کردهاند
اشد مجازات برای سران فتنه 88
سخنگوی قوه قضائیه با بیان اینکه در مورد پرونده حصرخانگی سران فتنه تصمیم عوض نشده است، تاکید کرد افرادی میگویند برخی از مردم خواستار رفع حصر هستند اما طوماری هم از مردم که آمار امضای آن قابل شمارش نبوده رسیده که خواستند آنها به اشد مجازات برسند.
حجتالاسلام محسنی اژهای سخنگوی قوه قضاییه در ابتدای نشست خبری خود گفت: 4 نفر از مرتبطان فتنه که به خارج کشور متواری شده بودند به طور غیابی محاکمه و محکوم شدند که البته روند محاکمه آنها ادامه دارد و از بیان جزئیات به دلیل قطعی نشدن حکم معذورم.
وی ادامه داد: تعدادی از افراد که مرتبط با جریان فتنه بودند و مرتکب جرم شدند ممنوعالخروج شدند.
محسنی اژهای در ادامه در خصوص جنجالآفرینی در بند 350 زندان اوین گفت: بازرسی از بندهای زندان یک امر متداول و معمول و لازم است که در طی سالیان گذشته مکرر این امر صورت گرفته و اکنون نیز انجام خواهد شد.
دادستان کل کشور ادامه داد: قوه قضاییه به هیاهو و سروصدای رسانه ضد انقلاب و دشمن توجه نخواهد کرد و این غائلهآفرینی که به وجود آمده قوه قضاییه به آن توجه نمیکند؛ در زندان بسیاری از اموال تخریب شده که باید گفت پروندهای برای این افراد تشکیل و تحت تعقیب قرار گرفتند و برخورد خواهد شد.
جابجایی اسماعیلی
ارتقای جایگاه بود
محسنی اژهای افزود: به هیچ وجه جابجایی آقای اسماعیلی و انتصاب جهانگیر ارتباطی به زندان اوین ندارد و باید بگویم که ریاست دادگستری امری است که آقای اسماعیلی در سمتش به ارتقا رسیده و به دلیل شایستگی و آشنایی ایشان این امر انتخاب صورت گرفته است، بنابراین سمت آقای اسماعیلی و جایگاهش ارتقا یافته است.
محسنی اژهای در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه یکی از نمایندگان مجلس راجع به اتفاق اخیر زندان اوین مطرح کرده است که برخی افراد گوشیهای ماهوارهای و مشروبات الکلی در زندان اوین با خود داشتهاند، آیا این موضوع با توجه به نظارتی که از زندان اوین صورت میگیرد صحت دارد یا خیر اظهار داشت: وقتی فردی میخواهد چیزی را به داخل زندان ببرد شیئی را با ترکیب اصلی به داخل زندان نمیبرد بلکه به شکل قطعات کوچک و آرام آرام به اشکال مختلف و قطعه قطعه در طول زمان به داخل زندان میبرد و در داخل زندان آن را به یکدیگر متصل و یک شئ شکل میگیرد.
دادستان کل کشور گفت: میوه مجاز است بنابراین فرد زندانی آن را به داخل زندان برده و مشروب درست کرده است و بنده در خصوص روشن کردن اطلاعات از سوی مسئولان ذی ربط و رسانه ملی در اینجا تشکر میکنم.
محسنی اژهای در خصوص نرخ دیه کشور در سال 93 گفت: در مورد مبلغ دیه سال 93، باید بگویم دیه در سال 93، 150 میلیون تومان در ماههای غیر حرام است و در ماههای حرام یک سوم اضافه میشود. بنابراین میشود 200 میلیون تومان. این نرخ از اول فروردین جاری و اجرایی است و طبق قانون ریاست قوه قضاییه میتواند تا آخر فروردین نرخ دیه را اعلام کند ولی از ابتدای فروردین (اول فروردین) این نرخ جاری و اجرایی است.
دادستان کل کشور همچنین گفت: تعداد 358 نفر محکوم به قصاص در سال 92 که اگر اولیای دم رضایت نمیدادند باید حکم اعدام اجرا میشد با تلاش همکاران در قوه قضاییه از اولیای دم رضایت گرفته شد و این افراد اعدام نشدند.
8 نفر در جریان پرونده ستاد سوخت تحت تعقیب بودند
محسنی اژهای همچنین در خصوص پرونده یکی از باشگاههای فوتبال که موضوعی مشترک بین ورزش و ستاد سوخت است، نیز گفت: تا این پرونده به مرحلهای نرسد بیان جزئیات آن درست نیست؛ این پرونده تشکیل شده و 8 نفر به عنوان متهم در آن تحت تعقیب بودند که در طی مراحل بررسی ممکن است اضافه یا کم شوند. 3 نفر نیز در این مورد بازداشت شدند و پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است.
وی در خصوص دستگیری مدیرعامل یکی از بانکها در آذربایجان شرقی نیز تصریح کرد: دستگیری یکی از مدیران عامل بانکها را تائید میکنم که ایشان در پرونده 3 هزار میلیارد تومانی بود و در ارتباط با پرونده بابک زنجانی دستگیر شد.
محسنی اژهای در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه شما مطرح کردید یک مدیرعامل بانک بازداشت شده است، آیا این امر درست است، گفت: مدیرعامل بانک بازداشت شده و این سؤالی که در قبل مطرح کردید فرد مورد نظر من در تبریز نبوده بلکه در تهران بوده همچنین باید بگویم تعدادی از مدیرعاملان بانکهای شهرستان و تهران بازداشت شدهاند.
چک 6 اردیبهشت بابک زنجانی پاس نشد
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص بدهی بابک زنجانی به وزارت نفت افزود: چک ارزی تاریخ 6 اردیبهشت وی پاس نشده و پرونده در حال بررسی است و تا زمانی که وجوهی را که در اختیار گرفته بوده برنگرداند اتفاق خاصی در این پرونده نمیافتد اما باید گفت هر متهمی وقتی تلاش برای جبران مافات کند حتما طبق قانون ارفاقاتی در پرونده وی حاصل میشود و اگر وی کل بدهیاش را پرداخت کند قرار بازداشت به قرار دیگری تبدیل میشود.
محسنی اژهای در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه دادستان تهران اعلام کرده است که بابک زنجانی با رد مال آزاد میشود چرا در خصوص پرونده 3 هزار میلیاردی به این شکل نبود و برای مه آفرید اعدام صادر شد، گفت: اینکه رد مال صورت گیرد بابک زنجانی آزاد میشود به این معنا نیست که پرونده تمام میشود بلکه اموال را پس داده و قرار بازداشت تبدیل میشود، چنانچه پول برگردد با قرار وثیقه احتمال زیاد آزادی وجود دارد بنابراین اموال که پس داده شد، میتوان قرار بازداشت را تبدیل کرد.
محسنی اژهای در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه برخی روزنامههای ما توقیف شده ولی افراد همان روزنامه توقیفی اقدام به حضور در روزنامه دیگر با همان سبک و سیاق میکنند آیا قوه قضاییه در نحوه برخورد با چنین مطبوعاتی اقدامی خواهد کرد، گفت: اینکه نشریهای تخلف زیادی انجام دهد و نویسنده در نشریه دیگر برود باید هیئت نظارت بر مطبوعات این موضوع را بررسی کند که اگر صلاح نیست و صلاحیت ندارد به آن مجوز ندهند؛ اینکه برخی افراد در آن نشریه حضور دارند و مرتکب تخلفی نشدند و میخواهند در نشریه دیگری باشند جواب منفی است، چرا که آن فرد میتواند جای دیگر مشغول به کار شود و این امر ممکن است. دادستان کل کشور افزود: در سال 79 به بعد، قانون مطبوعات قبلی فقط در خصوص مدیر مسئول مسئولیت در راستای انتشار اخبار داشت که در قانون جدید این امر توسعه یافت و نه تنها مدیرمسئول بلکه افراد مرتبط با جرم و حتی مقالهنویسی که مترکب جرمی با آگاهی و وحدت قصد شده است، تحت تعقیب قرار میگیرد.
محسنی اژهای بیان کرد: افرادی که امنیتی هستند و با آگاهی چنین مطالبی مینویسند باید شناسایی شده و باید دید که این افراد صلاحیت حضور در نشریهای را دارند یا خیر، ولی اینکه افرادی در یک نشریه متخلف حضور دارند ولی مقصر نیستند، موضوعشان جداست.
فیلم «من روحانی هستم» را ندیدهام
محسنی اژهای در خصوص پخش فیلمی به عنوان من روحانی هستم و برخورد با عوامل سازنده آن گفت: اگر مطلب خلافی پخش شود و جنبه عمومی داشته باشد دادستان وارد موضوع میشود اما اگر جنبه عمومی نداشته باشد اگر توهین به مقامات باشد خود مدعیالعموم وارد میشود و اگر غیر از اینها باشد با فرض اینکه شکایت شود بررسی میشود. موضوع این است که خیلی وقتها چیزی را نمیبینند و قضاوت میکنند. من خودم از محتوای سی دی فیلم من روحانی هستم مطلع نیستم، خودم هنوز فیلم را ندیدم و فقط مواردی از آن را شنیدهام.
وی همچنین در خصوص مرگ شهید خلیلی و اینکه پزشکی قانونی گفته مرگ غیرمرتبط با ضربه وارده نبوده است، گفت: باید دید دادگاه در این مورد چه میکند. اگر دادگاه یا دادسرا لازم ببیند دوباره از پزشکان نظرخواهی میکند.
جرم بزرگ فتنهگران
محسنی اژهای در ادامه نشست خبری خود گفت: در انتخابات 88 عدهای به کشور و مردم ظلم کردند، اموال دولت و مردم را تخریب کردند، برخی مسجدها را آتش زدند، جرم بزرگ بود و آب به آسیاب دشمن ریخته شد این افراد قابل مجازات هستند.
وی ادامه داد: نظام با یک نگاه وسیع، رفعت و سعهصدر به قضیه نگاه کرد و قانون هم این اجازه را داد. اما در مورد پرونده حصر خانگی تصمیمی عوض نشده. شما میگویید برخی از مردم خواستار رفع حصر هستند اما طوماری که تعداد امضای آن قابل شمارش نبود نیز از مردم رسیده که خواستند آنها به اشد مجازات برسند.
وی در خصوص پرونده تأمین اجتماعی و رسیدگی به پرونده رئیس سابق آن نیز گفت: در مواردی کیفرخواست و محکومیت صادر شده اما موضوع گسترده و در بخشهایی پیچیده است و کیفرخواست آن هنوز صادر نشده است.
محسنی اژهای در خصوص شایعه دستگیر شدن پسر شهردار تهران گفت: من نشنیدهام الان این موضوع را از شما میشنوم و تائید نمیکنم.
به گزارش تسنیم، وی در پاسخ به سؤال خبرنگاری در این خصوص که آیا فقط با مطالب سیاسی روزنامهها برخورد میشود و آیا با مطالب اقتصادی و فرهنگی که آنها نیز شرایط جامعه را ملتهب میکند برخورد میشود؟ گفت: اخیرا در یک روزنامه از قول معاون اول رئیس جمهور خبری زده بودند که من خود خیلی تعجب کرده بودم که آن خبر یک خبر اقتصادی و کذب بود که بلافاصله پیغام دادم و حتی به معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد نیز زنگ زدم و گفتم که تحقیق کنید. ما معتقدیم که ضرر این خبر از خبرهای دیگر بیشتر بود و خبر وقتی جنبه عمومی داشته باشد حتما پیگیری میشود. منبع: کیهان
|
دوشنبه 93/2/8 ساعت 10:20 عصر | نوشته شده به دست
reza
| ( نظرات )
|
حمله شبانه به بازیگری که به رهبرش تبریک گفت
الهام چرخنده چندی پیش در یک پیام نوروزی خود عید را به مقام معظم رهبری تبریک گفت، همین مسئله باب جدیدی برای حمله به این بازیگر را از سوی معاندین باز کرده است .
به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛ الهام چرخنده بازیگر زن سینمای ایران در اقدامی قابل تقدیر در برنامه زنده تلویزیونی ابتدا شعری در وصف مولا امام علی(ع) خواندند و سپس سال جدید را به رهبر معظم انقلاب تبریک گفت. تبریکی که خیلی ها این عرض ارادت را برنتافتند و دستاویزی کردند برای حمله به این هنرپیشه زن سینما.
پیام نوروزی الهام چرخنده و عرض ارادت به مقام معظم رهبری می تواند بشارت مسیری تازه در سینمای ارزشی و متعهد ایران را بدهد.
بنابراین گزارش؛ در این میان رسانه های بیگانه نیز بیکار ننشسته اند، بلکه مدتی است شروع به تخریب و توهین به این هنرمند عزیز کرده اند.
و حتی چندی قبل عده ای نیز اقدام به شکستن شیشه های ماشین این هنرمند کرده اند.
تاجایی که خود خانم چرخنده در صفحه اینستاگرام شون با دلی شکسته از این واکنش ها متنی را قرار داده اند:
منبع: باشگاه خبرنگاران
|
چهارشنبه 92/9/27 ساعت 11:8 عصر | نوشته شده به دست
reza
| ( نظرات )
|
واکنش چهرههای سیاسی به سخنان سعید حجاریان:
سخنان حجاریان "یک کلام از مادر عروس" است/ نظام در ارتباط با گستاخ شدن برخی افراد مقصر است
باشگاه خبرنگاران در مصاحبه با چهرههای حزبی واکنشهای مختلف را نسبت به سخنان اخیر "سعید حجاریان" واکاوی کرده است.
به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، طی چند روز گذشته "سعید حجاریان" در گفتگویی با اشاره به طرح برخی موضوعات در مجلس برخلاف روند حرکت دولت، گفته است: نمایندگان بر خلاف خواسته مردم حرف بزنند و عمل کنند و بعد آن وقت ببینند آیا مردم حوزههای انتخابیهشان آنها را به شهرشان راه میدهند؟ اگر این کار را بکنند مردم آنها را حتی به شهرهایشان راه نمیدهند. من معتقدم حتی اگر قرار باشد قانون اساسی عوض شود، باید شرایطی فراهم شود تا مانند بسیاری از کشورها، دولت بتواند مجلس را منحل کرده و انتخابات زودهنگام برگزار کند تا مردم مجدداً رای دهند و سیستمی هماهنگ پدید آورند.
به همین منظور باشگاه خبرنگاران در مصاحبه با چهرههای حزبی واکنشهای مختلف را مورد بررسی قرار داده است:
سخنان "حجاریان" یک "کلام از مادر عروس" است/ قانوناساسی از مترقیترین قوانین دنیا است
"حجت الاسلام و المسلمین مجتبی ذوالنور" در گفتگو با خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، در واکنش به سخنان "سعید حجاریان" مبنی بر تغییر قانون اساسی و همه پرسی دوباره از سوی مردم، اظهار داشت: این سخنان از جنس "یک کلام از مادر عروس است" که خیلی نمیتوان به صحبتهای مادر عروس توجه کرد، لذا این صحبتها مبنای مشخصی ندارد.
وی با بیان اینکه قانون اساسی کشورمان از مترقیترین قوانین دنیا محسوب میشود، ادامه داد: اگر قانون اساسی مانند قوانین عمومی هر روز بخواهد تغییر یافته و عوض شود، دیگر نمیتوان نام قانون اساسی را بر روی آن نهاد.
حجت الاسلام ذوالنور با بیان اینکه این اظهارنظرها در حد تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی و ایجاد شبهه است، تصریح کرد: این اشخاص به دنبال فضاسازی در جامعه هستند که بازتاب مسائل سیاسی را بالابرده و قدری از ناکامیها، ناتواناییها و کمکاریهای سیاسی را از چشم مردم دور کنند.
این کارشناس سیاسی انگیزه این صحبتها را انحراف افکار عمومی دانست و افزود: "سعید حجاریان" در آستانه روز وحدت حوزه و دانشگاه این صحبت را انجام داده که خود همین موقعیت حساسی است، چراکه میخواهند تب و تاب وحدت حوزه و دانشگاه که تقویت نظام اسلامی و پایههای انقلاب را منجر میشود، از میان بردارند.
جانشین نماینده سابق ولیفقیه در سپاه با بیان اینکه از دوران اصلاحات بحث تغییر قانون اساسی همواره مورد تاکید بوده است، اضافه کرد: در آن زمان هم آنها توان تغییر نداشتند و چنین بحثی را مطرح میکردند، اتفاقا قوت انقلاب، نظام و وجه پشتیبانی مردم از آنها متوجه اصولی است که اینها دم از تغییر آن میزنند.
این کارشناس سیاسی اظهار داشت: این اشخاص تغییر حاکمیت دینی و تبدیل آن به یک نظام سکولاریسمی مانند سایر نظامهای لیبرال دمکراسی غرب را تعقیب کرده و چون با فطرت و خوی انقلابی مردم ما سازگاری ندارد، راه به جایی نمیبرد.
حجت الاسلام ذوالنور خاطرنشان کرد: «وصف العیش نصف العیش» به هرحال اینها میخواهند با یاد چنین چیزهایی دلخوش باشند که اشکالی ندارد.
"حجتالاسلام عباس امیریفر" دبیر کل جامعه وعاظ ولایی کشور در گفتگو با خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، با اشاره به صحبتهای اخیر "سعید حجاریان" مبنی بر تغییر قانون اساسی و دادن اختیار انحلال مجلس شورای اسلامی به دولت، اظهار داشت: قانون اساسی کشور ما به رای مردم گذاشته شده است و این صحبتها به مصلحت کشور نیست، چرا که هر فردی بنا به تحلیل و تفسیر خود قانون اساسی را زیر سوال خواهد برد.
وی با بیان اینکه با زیر سوال بردن قانون اساسی، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد، افزود: به نظر بنده، بیان این صحبتها درست نیست، در صورت نیاز به تغییر قانون اساسی، راهکار خاصی وجود دارد و رهبر معظم انقلاب میتوانند با تشکیل گروهی از عقلا، برای تغییر قانون تصمیم گیری کنند.
حجتالاسلام امیریفر ادامه داد: تاکنون با قانون اساسی مشکلی نداشتیم و چندین سال است که با همین قانون، رئیسجمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب شده است.
دبیر کل جمعیت وعاظ ولایی کشور تصریح کرد: در موقعیت فعلی، کشور ما نیاز به وحدت و انسجام ملی دارد، دشمنان خارجی در کنار مرز ما هستند و هر روز علیه ما توطئه میکنند.
حجتالاسلام امیریفر افزود: این بحثها بحث خوبی نیست، باید با انسجام، وحدت و همدلی، طبق فرموده مقام معظم رهبری، مشکلات داخلی و اقتصادی را حل کنیم تا در نهایت به عنوان امالقرا، حرف اول و آخر را بزنیم.
دبیر کل جمعیت وعاظ ولایی کشور با بیان اینکه چرا باید تنها یک قوه را در نظر گرفته و سایر قوا را تضعیف کنیم؟، خاطر نشان کرد: باید با تعامل و گفتگو همانطور که تا امروز پیش رفتیم، مشکلات را از سر راه برداریم، تضعیف قوای دیگر خلاف نظر رهبر معظم انقلاب است و به مصلحت کشور نیست.
انتهای پیام/
"زهره طبیبزاده" در گفتگو با خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران، در واکنش به اظهارات اخیر "سعید حجاریان" مبنی بر انحلال مجلس شورای اسلامی از سوی دولت و انتقاد از قانون اساسی اظهار داشت: امثال "سعید حجاریان" در برهههای مختلف با توجه به نقش جناح فکری حامی خود به بیان دیدگاههای مختلف در جهت براندازی نظام میپردازند.
وی افزود: بحث تغییر قانون اساسی از جمله موضوعاتی بود که در چند سال اخیر به طرق مختلف از سوی این قبیل افراد در جهت براندازی نظام مطرح شد.
نماینده مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه تغییر قانون اساسی به منظور تغییر نظام همیشه از سوی این جریان فکری دنبال شده است، تصریح کرد: حجاریان هیچگاه فارغ از چنین تفکری به بیان دیدگاه نمیپردازند و بروز چنین دیدگاههایی کاملا هماهنگ با سیاستهای براندازانه فتنه 88 است.
طبیبزاده گفت: شکست تفکر جریان فکری حجاریان در فتنه 88 که قادر به زیر سوال بردن نظام جمهوری اسلامی نشدند موجب شده که بار دیگر با تیشه زدن به ارکان نظام و با هدف انحلال مجلس شورای اسلامی از سوی دولت گام بردارند.
وی اضافه کرد: در سال 88 بحث عدم امانتداری نظام در مبحث آرای مردم در انتخابات ریاستجمهوری به قصد براندازی نظام مطرح و اکنون به سراغ مجلس رفتند و بحث انحلال آن را به میان میکشند.
نماینده مجلس شورای اسلامی با تاکید براینکه نظام در ارتباط با گستاخ شدن برخی افراد بعد از فتنه 88 کمی مقصر است، تصریح کرد: نرمش نشان دادن در مقابل فتنهگران 88 مسئلهای است که باعث شده آنها به اظهارنظر درباره تغییر قانون اساسی و حتی انحلال مجلس از سوی دولت میپردازند.
عضو جبهه پایداری تصریح کرد: در چند وقت اخیر شاهدیم که فتنهگران داعیه حذف و انحلال و از بین رفتن یکی از ارکان نظام را دارند و اینکه ثبات نظام جمهوری اسلامی را در سال 88 موکول به ثبات ریاستجمهوری میدانستند.
طبیبزاده به واکنش مجلس شورای اسلامی به اقدامات فتنهگران اشاره و افزود: مجلس اکنون به عنوان یکی از ارکان نظام با مقاومت مقابل عناصر فتنه میایستد.
وی با بیان اینکه بروز چنین رفتارهایی از امثال حجاریان به دوراز انتظار نیست، خاطر نشان کرد: این قبیل اظهارنظرها از سوی فتنهگران و حامیان آنها به دلیل اغماض و چشم پوشی نسبت به اقداماتشان در سال 88 است.
منبع: باشگاه خبرنگاران